این روزها در کشورهایی که بهار عربی چهره نمودهاست، رعد و برق جدیدی میپیچد که بازتاب آن را از آفریقا تا خاور دور، از آنجا تا استرالیا و اروپا میتوان دید. مسؤول این صاعقههای خشم، چه کسانی هستند؟ هنوز روشن نیست اما لابیهای صهیونیسم، قبطیهای مهاجر، رامنی و حزب جنگ طلب جمهوری خواه، در معرض سوء ظن قرار دارند.
ادامه مطلب ...
لطفا قبل از خواندن سرودهها به چند واژهای که نا گزیر وارد این مجموعه شدهاند توجه نمایید:
اسلام اختیار کردن شاه بربر به دست قشمشم
پیش از این در جایی یاد آور شدم: در رابطه با داستانهایی که در فرهنگ عامیانه جای دارند، کار ما صرفا نقل آن داستان هاست. کاری به صدق و کذب آنها نداریم. میخواهیم بگوییم، در بین مردم ما، چنین چیز هایی وجود دارند و سینه به سینه منتقل میشوند. در این زمینه هیچ تحلیل وتفسیری ارائه نمیدهیم، چرا که بعضی از این داستانها سر به اسطوره میزنند. اسطوره را میگویند، روح جمعی یک ملت است. یک ملت علاوه بر چیز های دیگر به ستون اسطوره نیز تکیه دارند. اگر روزی این ستون از جا کنده شود، ممکن است آن ملت هم متزلزل به نظر آیند.
شب از پلک پریسای تو نوشید
طلوع صبح شولای تو پوشید
از این ویرانه روزی میزنی سر
مثال قرص زرین بال خورشید
شب امشب بر مزار شاه گلپوش
دخیلی بستم از غوغای خاموش
هزاران بار چرخیدم به گردش
فراموشم فراموشم فراموش!
غمی در قلب آقامان نهان بود
جوادش هم غریب و هم جوان بود
اگر میبود در امروز آقا
تصور میکنم قدش کمان بود
اگر جای شما بودم خدا را!
به پیش چشم دنیا آشکا را
به بازو قاب میکردم پر از عشق
شکوه سرو این جغرافیا را
ادامه مطلب ...
تا آنجا که به خاطر دارم، تجربه عشق سوزانی را در خود سراغ ندارم. در جلسه شعر، اگر کسی سخنی اینچنین میگفت، گاهی به شدت احساس انزجار میکردم که چرا حرمت عشق را نگه نمیدارند.
ادامه مطلب ...