لطفا قبل از خواندن سرودهها به چند واژهای که نا گزیر وارد این مجموعه شدهاند توجه نمایید:
صبح از دیدهام شعله برخاست
دور شد عطر و لبخند برجاست
دور شد تا هوایی بمانم
در جنون رهایی بمانم
ادامه مطلب ...
نمی دانم این چیست؟ این کیست؟ این؟
که روح مرا میتراشد چنین!...
در آیینه روشن قد نما
سر از نو بنا مینماید مرا
ابهام در ابهام میپیچد غبار و دود گِرد کوه
یارا! کدامین قریه میسوزد میان آتش انبوه
یارا! کدامین کس تمرد کرده از فرمان یک نمرود
چون شهرها در آتش افتادند بال آسمان در دود
ادامه مطلب ...
یک روز در چنگ آتش یک روز در موج سرکش
اطراف خود دیده بسیار این چشمهای مشوش
تصویر روشن ضمیر است در شکل خود بینظیر است
فردای تاریخ شاید افسانه دلپذیر است
تا آسمان بال بسته پندارها را گسسته
بر شانه کوه و دریا رنگین کمان شکسته