تیری در تاریکی
توفیق یار شد که یک بار دیگر چهره دوستان
اهل ادب و فضل را از طریق نوشتههای کوتاهشان ببینم. این بهترین فرصت است که
مقداری با این دوستان راز دل نمایم. راز دل از
شکوه و شکایت روزگار نیست که چرا داستانهای من پس از سالهای زیادی به چاپ میرسد.
اینها همان داستانهایی هستند که اکثر شما آنها را خواندهاید و در جلسات نقد
حضور داشتهاید اما یک چیز را باید یادآوری نمایم که بسیاری در آن زمان با طرحهای
این داستانها ارتباط برقرار نمیتوانستند و این طبیعی هم بود. زیرا من با بلند
پردازیهایی که داشتم، گذشته از زبان غلیظ محلی، -از نظر خودم- از تکنیکهای سیال
ذهن، فلاشبکهای پیدرپی و رئالیسم جادویی به شدت استفاده مینمودم و از مجموع
هشت داستان، چهارتای آن نمادین است.
ادامه مطلب ...